دوستی احمقان، چون سرابْ ناپدید می شود و چون مِه می پراکَنَد . [امام علی علیه السلام]
دموکراسی
 
پاسخ سردار فضلی به ادعای هاشمی

در پاسخ به این ادّعای آقای هاشمی رفسنجانی که نیروهای مردمی تمایلی به رفتن جبهه نداشتند ، سردار فضلی (فرمانده سابق لشکر شسیدالشهداء ) در مورد استقبال مردم از جبهه ها می گوید : «برای اجرای عملیات کربلای چهار و عبور از رودخانه 
    اروند رود و تصرف جزیره ام الرصاص ، با کثرت رزمندگانی که در جبهه نمونه آن وجود نداشت ، مشکلی نبود ... کمبود نیرو نداشتیم» .75 
    علیرضا افشار ( مسئول اسبق ستاد مرکزی سپاه ) نیز در این مورد اظهار می دارد : «آمار بسیجیان ما در طول عملیات ها 100 هزار نفر بود و در پشت عملیات ها کمتر یا بیشتر می شد . البته نیروی کادر سپاه و یگان های ارتش که علاوه بر کادر عمدتاً از سرباز استفاده می کردند را نیز باید به آن اضافه کرد . فکر می کنم با نیروهای ستادی عدد 500 هزار نفر را تشکیل می دادند . تعداد بسیجیان جبهه رفته ما نیز حدود یک میلیون نفر می شد ... اما در داخل ، بعضی ها روحیه خود را باخته بودند و فکر می کردند دیگر نیروهای بسیجی و رزمندگان در فراخوان ها اقبالی نشان نمی دهند» . 76 
    آقای هاشمی در تناقض آشکار با ادّعایی که از ایشان در مورد عدم اقبال مردم به جبهه ها نقل شد ، در یادداشت روز 5 اردیبهشت 1367 خود می نویسد : «ساعت 30/8 صبح برای شرکت در جلسه شورای عالی پشتیبانی جنگ به دفتر آیت الله خامنه ای رفتم . در باره اعزام نیرو به جبهه ها بحث شد . گفتند سطح اعزام خوب است و قرار شد تبلیغات برای تداوم اعزام ادامه یابد». 77 
    آقای محسن رفیق دوست ( وزیر سپاه در دوران جنگ ) نیز در مصاحبه ای می گوید : زمانی که قطعنامه را پذیرفتیم ، در بهترین شرایط ع دّه و عدّه بودیم . 78 
     ایشان در جای دیگر نیز اظهار می دارد : ما هیچ وقت در جنگ مشکل عدّه و نیروی انسانی نداشتیم . 79 
    وی در مصاحبه دیگری نیز در پاسخ به این سوال که آیا استقبال مردم از جبهه ها خوب بود ؟ می گوید : بله ، مشکل نیروی مردمی هیچ وقت در جنگ نداشتیم . 80 
    آقای هاشمی باز هم در تناقض با ادّعای سابقش ، در یادداشت روز 15 مرداد 1367 ( بعد از پذیرش قطعنامه) می نویسد : «ظهر آقای شمخانی آمد . طرح عملیاتی سپاه را آورد . گفت 300 گردان نیرو حاضر است و باز هم آمدن نیرو ادامه دارد» . 81 
    مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 29 شهریور 1372 می فرمایند : «بعد از قضیه قبول قطعنامه ، که دشمن فرصت طلبی می کرد و می خواست از موقعیت سوء استفاده کند ، شما دیدید ناگهان آن چنان جبهه ها پر شد که در طول جنگ کمتر سابقه داشت ، یا هیچ سابقه نداشت ». 82 
    لذا با توجه به موارد فوق ملاحظه می گردد که ادّعای عدم استقبال مردم از جبهه ها نیز صحت نداشته و صرفاً ساخته ذهن کسانی بوده که قصد داشتند امام را وادار به پذیرش قطعنامه کنند . 
    
    4 - اعلام ناتوانی دولت برای تامین مالی ادامه جنگ امام خمینی (ره) در بخشی از نامه مورخ 25 تیر 1367 خود خطاب به مسئولین کشور می نویسند : آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و برنامه و بودجه ، وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده اند .83 
    آقای هاشمی نیز در خاطرات خود می نویسد : «در تاریخ 23 تیر به خدمت امام رسیدیم و با خواندن نامه آقای رضایی از ایشان نظر خواستیم ... قبلاً نخست وزیر و وزیر دارایی در گزارشی به خدمت امام گفته بودند که حتی در سطح هزینه های موجود هم ، کشور قدرت تامین هزینه جنگ را ندارد و از خط قرمز اقتصادی هم فراتر رفته ایم» . 84 
    مسعود روغنی زنجانی ( وزیر برنامه و بودجه در دولت میر حسین موسوی ) نیز در مصاحبه ای چنین می گوید : «در جریان پذیرش قطعنامه 598 ، نامه ای که من به عنوان رئیس سازمان برنامه به امام نوشتم ، در پایان جنگ تاثیر گذار بود و امام با این استدلال که دستگاه برنامه ریزی کشور به عنوان کارشناس اعلام می کند که منابع مورد نیاز برای ادامه جنگ به حداقل ممکن رسیده است ، جنگ را متوقف کردند» .85 
    مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 14 خرداد 1375 در این مورد می فرمایند : «قبول قطعنامه از طرف امام ، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولین آن روز امور اقتصادی کشور مقابل روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی ک شد و 
    نمی تواند جنگ را با این همه هزینه ادامه دهد . امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت . پذیرش قطعنامه به خاطر ترس نبود ؛ بخاطر هجوم دشمن نبود ؛ بخاطر تهدید آمریکا نبود ... اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت می کردند ، امام رضوان الله علیه ، کسی نبود که رو برگرداند . آن [پذیرش قطعنامه] یک مسئله داخلی بود ؛ مسئله دیگری بود» .86 
    اما آقای محسن رضایی در مصاحبه ای اظهار می دارد : «آقای روغنی زنجانی گفته بودند پول کافی [ برای ادامه جنگ ] نداریم و این به عنوان نظر دولت تلقی شد . بعدها آقای موسوی به من گفت که این نظر دولت نبوده است» ! 87 
    اگر نامه آقای روغنی زنجانی نظر دولت نبوده است ، پس چرا میرحسین موسوی همان موقع این گزارش خلاف واقع را تکذیب نکرد؟ 
    دکتر محمد جواد ایروانی ( وزیر اقتصاد دولت موسوی ) نیز در مصاحبه ای با روزنامه ایران می گوید :«درآمد نفتی ایران در سال 63 حدود 22 میلیارد دلار بود که در سال 64 این رقم به عدد حدود 15 میلیارد دلار تنزل یافت . درآمد نفت که از نیمه دوم سال 64 در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود ، در سال 65 به چیزی حدود 7/5 میلیارد دلار بالغ شد . عددی که هرگز بعد از آن در تاریخ اقتصادی ایران تکرار نشد ». 88 
    وی در ادامه می افزاید : [ علی رغم این مطلب ]« نظر بنده این بود که حوزه اقتصاد هیچ گاه مانع از ادامه جنگ نشده است . ما از نظر اقتصادی توان اداره جنگ را داشتیم و بخش اقتصادی هیچ گاه موجب آسیب دفاع از کشور نشد ... ما از بعد اقتصادی می توانستیم جنگ را ادامه دهیم . البته با این اوصاف که اعلام وضعیت فوق العاده می کردیم و انتظارات را محدود می ساختیم» .89 
    بهزاد نبوی ( وزیر صنایع سنگین در دولت مهندس موسوی ) نیز در مصاحبه ای در سال 1387 اظهار می دارد : «در مورد دلایل پایان جنگ ... هیچ گاه اشاره نشد که کشور از نظر اقتصادی توان تهیه [ نیازهای جبهه ها ] را ندارد (!) ... به هیچ عنوان دلیل پایان جنگ اقتصادی نبوده است» (!) 90 
    وی در بخش دیگری از سخنانش می گوید :« سه سال ابتدای دولت آقای موسوی یعنی سال های 61 و 62 و 63 بهترین شکوفایی اقتصادی را کشور تجربه کرده بود . در سال 64 نیز رشد نرخ تورم به 6/6 درصد رسیده بود که در هیچ دوره ای از انقلاب ، چنین رشد تورم کمی را تجربه نکردیم . این در حالی بود که جنگ هم در کشور ادامه داشت .» 91 
    اما جالب است بدانیم که از سال 59 تا 67 ، میانگین سالانه سهم امور دفاعی در کل هزینه های دولت ایران ، برابر 12 درصد بوده است . یعنی علی رغم آن که امام خمینی بارها اعلام داشته بودند که جنگ باید در راس مسائل کشور باشد ، 88 درصد بودجه کل کشور در مسیری غیر از جنگ ، صرف می شده است . 
    75. « نبرد سرنوشت ساز ». ماهنامه پیام انقلاب . دی 1390 . ص 54 
    76. امیر صدیقیان . « توسعه کمی سپاه متوقف شده بود ». روزنامه ایران . ویژه نامه سالروز پذیرش قطعنامه 598 . 27 تیر 1389 ص 31 - 30 
    77. پایان دفاع ، آغاز بازسازی . پیشین ، ص 96 
    78. مصطفی شوقی . « از قذافی و امام موسی صدر تا اختلاس ». هفته نامه مثلث . 3 مهر 1390 . ص 51 
    79. علیرضا شاکر . « امام و رهبری هیچ کس را از قطار انقلاب پیاده نکردند ». هفته نامه مثلث . 8 خرداد 1390 . ص 66 
    80. امید کرمانی ها .« می گفتند جنگ را رها کنید ». هفته نامه مثلث . 4 مهر 1389 . ص 23 
    81. پایان دفاع ، آغاز بازسازی . پیشین ، ص 254 
    82. سایت اطلاع رسانی مقام معظم رهبری . سخنرانی 29 شهریور 1372 
    83. پایان دفاع ، آغاز بازسازی . پیشین ، ص 579 
    84. همان . ص 18 
    85. « امام موافق برخورد با سازمان برنامه نبود ». فصلنامه حضور . ویژه سی امین سالگرد انقلاب . زمستان 1387 . ص 66 
    86. سایت اطلاع رسانی مقام معظم رهبری . سخنرانی 14 خرداد 1375 
    87. سعید آجرلو و محمد هیراد حاتمی فر. « نباید به سیاسیون اعتماد می کردیم ». هفته نامه مثلث . 5 مهر 1388 . ص 110 
    88. «سال 67 از نظر اقتصادی توان اداره جنگ را داشتیم» . روزنامه ایران . ویژه نامه بررسی اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران . دی 1389 . ص 25 
    89. همان . ص 27 
    90. بهزاد نبوی . « امام با ما بود ». فصلنامه حضور . ویژه سی امین سالگرد انقلاب . زمستان 1387 . ص 21 
    91. همان . ص 21


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/20:: 6:41 عصر     |     () نظر
 
احضار کاردار سفارت قطر در تهران به وزارت امور خارجه
یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه از احضار کاردار سفارت قطر در تهران در غیاب سفیر این کشور خبر داد.
یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران گفت: روز گذشته کاردار سفارت کشور قطر در غیاب سفیر این کشور در تهران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران به وی ابلاغ شد تا او مراتب اعتراض جمهوری اسلامی ایران را به مقامات کشورش برساند.
براساس این گزارش به نظر می رسد این احضار به دنبال اطلاعیه دیروز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته باشد.
گفتنی است روز گذشته وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با صدور اطلاعیه‌ای از کشف شبکه خرابکاری وابسته به دشمنان خبر داده بود.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: "سرشبکه این گروه از چند سال پیش به استخدام سازمان جاسوسی یکی از وابسته‌ترین و مرتجع‌ترین کشورهای عربی منطقه درآمده بود. کشوری که در هیچیک از ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی و فرهنگی، قابلیت کوچکترین هماوردی با ایران مستقل و مقتدر و همیشه سرافراز را نداشته و از ابتدا قابل پیش بینی بود که به نیابت از کارفرمایان غربی – صهیونیستیِ حاکمانش، پا به این عرصه‌ی خطرناک گذاشته است، بویژه آنکه در سال‌های اخیر، روز به روز وابستگی‌های آن کشور به رژیم صهیونیستی آشکارتر و حضور رژیم جعلی اشغالگر در این کشور، گسترده تر و همه جانبه‌تر شده است".
متن کامل اطلاعیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در این خصوص را می‌توانید اینجا بخوانید.

نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/20:: 12:12 صبح     |     () نظر
 
حمله مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی به جلیلی و قالیباف
جریان انحرافی با شباهتی عجیب به جریان فتنه،نامزدهای اصولگرا و به خصوص سعید جلیلی و قالیباف را تضعیف می نماید. این موضوع قبل از انتخابات نیز پیش بینی شده بود و نوعی همگرایی فرهنگی و سیاسی بین جریان فتنه و جریان انحرافی قابل مشاهده بود و ناظران سیاسی پیش بینی می کردند که مواضع سیاسی این دو جریان برای تضعیف جریان اصولگرا و ولایت پذیر کشور، به هم نزدیک است

در روزهای اخیر، رفتار مشابهی از سوی طرفداران جریان فتنه و جریان انحرافی، در برخورد با نامزدهای انتخابات شاهد هستیم و این دو جریان سیاسی تلاش می کنند که در مواجه شدن با نامزدهای اصلی جریان اصولگرا به تضعیف سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف  بپردازند. 



به گزارش بولتن نیوز، در نقطه مقابل، بخشی از اصلاح طلبان و جریان فتنه وهمچنین جریان انحرافی، تلاش می کنند که نوعی اتحاد را بین خود نشان دهند تا پیروزی قریب الوقوع اصلاح طلبان در انتخابات را نوید بدهند ودر عوض سعی می کنند که تضعیف و ایجاد اختلاف بین نامزدهای اصولگرا را تشدید کنند.
در عین حال که در جبهه اصلاح طلبان و هواداران عارف و حسن روحانی، اختلاف نظرهای مختلفی وجود دارد و برخی مواضع حسن روحانی و عارف را مانع اتحاد بین نامزدها و اعلام حمایت گسترده اصلاح طلبان از این نامزدها اعلام کرده اند، از سوی دیگر تلاش می کنند که به شکل های مختلف سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف که در نظر سنجی ها و همچنین اقبال عمومی و از سوی اصولگرایان مورد توجه بوده اند، را تضعیف کنند.
جریان فتنه و جریان انحرافی، با نقد سیاست ها و عملکرد قالیباف در شهرداری و نیروی انتظامی و در مواجه شدن نیروی انتظامی با اخلالگران در سال های اخیر، سعی دارد نشان دهد عملکرد قالیباف ضعیف بوده است وحتی به پوشش قالیباف و برخی سخنان وکلمات وی در تایید ولایت فقیه و ولایت پذیری این نامزد اصولگرا نیز حمله کرده اند. 

جریان انحرافی با شباهتی عجیب به جریان فتنه، سعی دارد نامزدهای اصولگرا و به خصوص سعید جلیلی و قالیباف را تضعیف نماید. این موضوع قبل از انتخابات و رقابت های سیاسی نیز پیش  بینی شده بود و نوعی همگرایی فرهنگی و سیاسی بین جریان فتنه و جریان انحرافی قابل مشاهده بود و ناظران سیاسی پیش بینی می کردند که مواضع سیاسی این دو جریان برای تضعیف جریان اصولگرا و ولایت پذیر کشور، به هم نزدیک است و از مدت ها پیش، نوع فعالیت های هنری، رسانه ای، همایش های فرهنگی و هنری، تجلیل از هنرمندان و انواع فعالیت های فرهنگی کشور، نشان می دهد که این دو جریان برای پیروزی در انتخابات سال 92 به هم نزدیک شده اند و نامزدها و جریان اصولگرا و ارزشی و ولایت پذیر را مورد حمله قرار داده اند و برای تضعیف آنها انواع راهکارها را پیگیری کرده اند.
براین اساس، علاوه بر برخی اقدامات مدیریتی، مالی، فرهنگی و... نوعی همکاری بین دو جریان انحرافی و جریان فتنه ایجاد شده که در انتخابات جاری به اوج خود رسیده است و از این رو حمله به سعید جلیلی و قالیباف دو نامزد اصلی جریان اصولگرا و ولایت پذیر به شدت افزایش یافته است.
هواداران حسن روحانی، بدون توجه به این نکته که غنی سازی اورانیوم در پایان دولت خاتمی تعلیق شده بود، ادعا کرده اند که تمام مسیر پرونده هسته ای و غنی سازی اورانیوم و... در دوره هاشمی رفسنجانی و خاتمی انجام شده است و سعید جلیلی موفقیتی نداشته است و هر چه انجام شده و این همه نشست و کنفرانس و همایش با اعضای 5+1 همگی چیزی نبوده و دنباله روی دوره خاتمی وحسن روحانی بوده است. 


این افراد به این پرسش پاسخ نداده اند که آبشار غنی سازی اورانیوم، سانتریفوژهای نسل جدید، افزایش تعداد آنها و شروع به غنی سازی و پاسخ گویی به زیاده خواهی دشمن و...انواع سایت ها ومجموعه های هسته ای کشور در چه سال هایی انجام شده و دردوره حسن روحانی، چرا کشور از حق مسلم خود یعنی غنی سازی کنار کشید و فعالیت ها را تعلیق کرد؟
آیا پیشرفت و عملکرد را باید به حساب آنچه اجرا می شود و به چشم می بینیم محاسبه کنیم یا باید آن چه در دوره خاتمی و هاشمی رفسنجانی روی کاغذآمده است؟
نکته دیگر این است که جریان فتنه و انحراف، چه چیزی در عملکرد سعید جلیلی دیده اند که آن را منفی ارزیابی کرده اند و سعید جلیلی چه نکته منفی در کارنامه  خود دارند، که در مقایسه باحسن روحانی و عارف در دولت های قبلی، نمره کمتری می گیرد؟
عملکرد قالیباف نیز در مقایسه با روحانی و عارف، از شاخص های برتری قابل توجهی  برخوردار است. ومعلوم نیست که جریان فتنه و جریان انحرافی برچه مبنایی عملکرد حسن روحانی و عارف را بهتر می دانند؟
نکته حائز اهمیت این است که اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی  16 سال قدرت اجرایی را به دست داشته اند و جریان انحرافی نیز در 8 سال اخیر در قدرت اجرایی حاضر بوده است اما با وجود این 24 سال سابقه کار که در نظر مردم قابل ارزیابی است، دو جریان فتنه و انحرافی، عملکرد عارف و روحانی به عنوان معاون اول  و دبیر شورای امنیت دردوران  16 ساله سازندگی اصلاحات را بهتر از عملکرد کسانی تلقی کرده اند که هنوز فرصت مدیریت قوه مجریه را نداشته اند.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/19:: 11:49 عصر     |     () نظر
 
شوک بی بی سی فارسی به جنبش سبز+تصاویر

به گزارش ماهستیم، شبکه دولتی انگلیس «بی بی سی فارسی» با هدف زنده کردن حوادث پس از انتخابات سال  88 در اذهان عمومی و با تاکید بر موضوع تکراری و لو رفته ی نظیر «تقلب در انتخابات» مستندی در برنامه آپارات پخش کرد که در جریان آن اعضای فراری ستاد میرحسین موسوی، فرزند مهدی کروبی و دیگر وابستگان به سران فتنه به عنوان شاهدان عینی اقدام به دروغ پردازی و فرافکنی کردند.
 
 
محمدتقی کروبی، فرزند مهدی کروبی که تا به حال تلاش بسیاری در فضای رسانه ای برای تطهیر سران فتنه انجام داده است در این مستند بار دیگر ادعای دروغ خود را مطرح کرد. اردشیر امیر ارجمند از دیگر اعضای ستاد میرحسین موسوی پس از انتخابات سال 88 به خارج از کشور گریخت و شورایی را به نام "شورای هماهنگی راه سبز امید" راه اندازی کرد، در اوایل راه اندازی شورای هماهنگی راه سبز وی به مدد اغتشاشات خیابانی فریب خوردگان توانست توجه بسیاری از دولت های غربی را به شورا جلب نماید ولی با گذشت زمان و گسترش آگاهی های عمومی از واقعیت ماجرا که در واقع طرح "کودتای مخملی" بود این شورا به کما فرو رفت و اعضای آن تنها در چند سایت وابسته به ضدانقلاب اقدام به لجن پراکنی علیه نظام کردند.  
 
حمزه غالبی از دیگر اعضای ستاد میرحسین نیز به عنوان شاهد در این مستند بکار گرفته شد، نکته جالب توجه در این به اصطلاح مستند آن بود که در انتها برخی از شاهدان عینی (محمدتقی کروبی،اردشیر امیر ارجمند و حمزه غالبی) اظهار داشتند که هنوز ناگفته ها را نگفته اند و حرف های بسیاری را در سینه محفوظ کرده اند!
 
 
پس از حوادث انتخابات سال 88 برخی از اعضای ستاد میرحسین موسوی در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شدند، برخی از آنان به اقدامات ضدامنیتی خود اعتراق کردند، در یکی از جنجالی ترین ویدئوهایی که بعدها در سایت های خبری منتشر شد [اینجا] مصطفی تاجزاده از نزدیکان به میرحسین موسوی در جمع دوستان خود در اوین تلویحا اشاره کرد که در انتخابات 88 تقلبی صورت نگرفته است!
 
 
در بخشی از این مستند فیلم کوتاهی از مذاکره تلفنی مهدی کروبی با میرحسین موسوی پخش شد؛ مهدی کروبی در این فیلم علاوه بر توهین به مسئولان نظام خواستار هماهنگی با میرحسین موسوی برای پیگیری ماجرا شد! محمدعلی ابطحی در این فیلم با اشاره به انتشار خبر پیروزی محمود احمدی نژاد در سایت های جمهوری اسلامی (!!!) خواهان پیگیری ماجرا از سوی مهدی کروبی شد. عبارت "جمهوری اسلامی" به نحوی از زبان محمدعلی ابطحی بیان می شد که گویی وی در نقش یک ضدانقلاب و برانداز عمل می کند تا یک سیاست مدار!
 
 
حمزه غالبی معاون ستاد میرحسین موسوی در بخشی از مستند گفت: «در لابلای هواداران محمود احمدی نژاد در خیابان ها عده ای مشخص بودند که از حامیان احمدی نژاد نبوده و از نیروهای امنیتی نظام هستند، من در راه رسیدن به ستاد در میدان فاطمی بودم که مشاهده کردم نیروهای امنیتی درصدد حمله به ستاد هستند! با زور که به داخل ستاد رانده شدم دیدم اعضای داخل ستاد کارتن ها را آتش زده اند و آماده مقابله با گازهای اشک آوری هستند که قرار است از سوی نیروهای انتظامی به داخل پرت شود!!!
 
 
تمامی شش نفر شاهد بی بی سی فارسی در مستند "بیست و چندم خرداد"، حضور مردم در خیابان ها را خودجوش عنوان کردند، این در حالی است که به گفته برخی از اعتراف کنندگان در دادگاه انقلاب بسیاری از آنان برای تشویق دیگران به حضور در خیابان ها و اغتشاش آفرینی از سوی اعضای ستاد میرحسین موسوی تهییج شده بودند.
 
 
نابخشوده ترین گفتار این به اصطلاح شاهدان عینی در مستند بی بی سی فارسی، تخریب رهبر معظم انقلاب بود؛ ایشان (امام خامنه ای) در نمازجمعه تهران در مقام رهبر انقلاب اسلامی همگان را به آرامش دعوت کردند و از دو طرف درگیر در ماجرا (هم حامیان احمدی نژاد و هم حامیان موسوی و کروبی) خواستند به زور آزمایی ها خیابانی پایان دهند و ... اما شاهدان بی طرف (!!!) بی بی سی فارسی که اظهارات شان حجت این مستند بود بیرحمانه به تخریب ایشان پرداختند غافل از اینکه مردم تصمیم گیرنده نهایی هستند!  
 
 
به نظر می رسد یکی از دلایل به کما رفتن جنبش سبز در اذهان عمومی آگاهی و درک مردم در تفریق دادن بین عناصر انقلابی و ضدانقلاب است؛ بی شک محتوای رسانه های ضدانقلاب در ابعاد گوناگون تاکنون نتوانسته اندکی از محبت ملت ایران نسبت به امام خامنه ای کم کند چراکه گذشت زمان ثابت کرده است که ایشان یک انقلابی به تمام معنا است.
 


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/19:: 7:37 عصر     |     () نظر
 
حسن روحانی در ورزشگاه شهید شیرودی ؛ بدون شرح


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/19:: 7:22 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >