بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]
دموکراسی
 
چرا آیت الله هاشمی اینقدر از آمریکا می ترسد؟ و می ترساند؟!
آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

در مجلس سنای آمریکا در طرح تجزیه سیستان و بلوچستان و آذربایجان ایران وجود دارد! و بعد هم قرار است اسرائیل به ایران حمله کند و به او کمک نظامی کنند! منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود گویا از این پس فعال شوند! امید است که در شرایط موجود تصمیم جدی بگیرند و فرصتی دیگر به ما مردم داده شود و...!

به گزارش بولتن نیوز، مطالب فوق، سخنانی است که آیت الله هاشمی بعد از احراز نشدن صلاحیتش از سوی شورای نگهبان، در جمع ستادهایش ایراد کرد. اینکه ایشان، چنین فضای کشور را تیره و تار جلوه دهند و اعلام کنند که هر کسی بیاید نمی تواند کاری کند جز من! و خود را منجی مردم بداند و به آن دائم افتخار کند! شیوه و سنت همیشگی ایشان است. و در همه برهه های زمانی انقلاب به توهم یا به راستی از خود چنین چهره ای دوست دارند که نمایش داده شود.

فقط ایشان باید می گفتند اگر اوضاع اینقدر که مدعی هستند خراب است و هیچ امیدی وجود ندارد و عنقریب است که ایران کن فیکون شود، چگونه خودش می توانست آنرا برگرداند و ایران را گلستان کند؟! ترساندن مردم و مسئولان از این که قدرش را ندانستند و دیگر همه چیز خراب شده، شیوه نخ نما شده حضرت آیت الله می باشد که دیگر مردم باور نمی کنند.

همین شیوه بود که حضرت امام خمینی را به سر کشیدن جام زهر مجبور کرد و آن شیر علوی را مجبور کرد که از مردم و خانواده شهیدان عذرخواهی کند از شعارهای حماسی خود، آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

این در حالی بود که در تمام طول جنگ فقط 12 درصد از بودجه کشور در آن جنگ استفاده می شد و همین آقایان توجهی در خور به دفاع مقدس و تدارک آن صورت نمی گرفت. اسناد آن موجود و در کتب مختلف و حتی در خاطرات خود آیت الله به وفور یافت می شود.

اینکه دائم در ژانر منفی بافی و نقش کلام در کارتون آدم کوچوله ها گفته شود که من می دانستم و می دانم که شکست می خوریم! و پیروز نمی شویم! و همه از بین می رویم! قطعا برای ملت غیور ایران پذیرفتنی نیست چون اگر این نقش پذیرفتنی بود هرگز ملت انقلاب نمی کرد آقای هاشمی و هرگز در برابر متجاوزان نمی ایستاد و هرگز دم از استقلال طلبی نمی زد اگر به حرف شما بود همچنان باید از پول و وجوهات شرعی مردم میلیون ها تومان به سازمان جهنمی منافقین علی رغم مخالفت حضرت امام پول می دادید و توجهی به خیزش عمومی امام نمی کردید و فکر می کردید که با دست خالی نمی توان با رژیم شاه که وابسته به آمریکا و غرب بود مبارزه کرد و پیروز شد. اگر به حرف شما بود باید از همه حرف شنوی داشت حتی غارتگران و نوکران مرتجع شیوخ اطراف خلیج فارس اگر به حرف شما بود باید صدام هم نشست و برخاست می کردیم حتی اگر شهرهای ما را در اشغال داشته باشد و اگر به حرف شما بود باید قذافی مزدور کلیه تجهیزات هسته ای خودمان را بارکشی می کردیم و تحویل آمریکا می دادیم.

نه جناب آیت الله این راه و روش امام و رهبری و ملت غیور و ملت غیور ایران نیست، آمریکا و غرب آن زمان که در اوج قدرت و ابر قدرتی بودند هیچ غلطی نتوانستند بکنند چه رسد الان که تا خرخره در منجلاب و مشکلات اقتصادی غرقند و دست و پای بیهوده می زنند!

شما خیلی نگران نباشید این ملت سرافراز در 24 خرداد چنان حماسه ای برپا کنند که هم دشمنان را مبهوت هوش و ذکاوت و بصیرتشان خواهند کرد. فقط چند روز صبر کنید تا ببینید.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/11:: 10:51 عصر     |     () نظر
 
هر جا جمع میشدیم علیه هاشمی شعار میدادیم
علیه هاشمی شعار می‌دادیم خیلی خوش می‌گذشت تصمیم گرفته شد از هاشمی حمایت کنیم تمام حمایتمون با بغض بود. از 84 به هاشمی نزدیک‌تر شدیم و با نامه بدون سلام نزدیک تر شدیم و در نماز جمعه معروف حامی همدیگه

ریحانه طباطبایی از دوستان نزدیک محمد خاتمی و خبرنگار روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب که چندی پیش به اتهام ارتباط با رسانه های غربی در بازداشت بوده با اشاره به خصومت قدیمی اصلاح طلبان با آیت الله هاشمی رفسنجانی و کارشکنی در انتخابات مجلس ششم علیه وی در صفحه فیس‌بوک خود مطلب نوشته است.

 

به گزارش بولتن نیوز، طباطبایی می نویسد: «تمام اون شب توی فرودگاه علیه هاشمی شعار دادیم. مراسم‌های 16 آذر هر سال علیه هاشمی شعار دادیم. هر جا جمع می‌شدیم علیه هاشمی شعار می‌دادیم. خلاصه خیلی خوش می‌گذشت اون روزها، خصوصاً مجلس ششمش و آقا سی کردن هاش... انتخابات 84اوجش بود. اصلاً کاری به کار بقیه نامزدها نداشتیم و تمام مدت داشتیم زیر آب هاشمی رو می‌زدیم. خطر هاشمی رو به مردم گوشزد می‌کردیم و توضیح می‌دادیم چرا هاشمی نباید رییس جمهور به شه.»

 

اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 با دو مرحله ای شدن انتخابات و حذف نامزد خود در مرحله دوم رای گیری اتاق فرماندهی اصلاح طلبان به نیروهای میدانی خود دستور حمایت از هاشمی رفسنجانی را داد حمایت‌هایی که با بغض همراه بود این فعال اصلاح طلب نوشته است : «تصمیم کلی گرفته شد از هاشمی حمایت کنیم. تمام حمایتمون با بغض بود.»

 

رنگ عوض کردن ناگهانی اصلاح طلبان در حمایت از رفسنجانی آنچنان جلب توجه کرد که ریحانه طباطبایی با اشاره به اعتراض یکی از رهگذران نوشته است: «یادمه میدون شهرک آقایی گفت شما هفته پیش اینجا به هاشمی فحش می دادین امروز اما!؟»

 

در ادامه وی با اشاره به نامه? بی سلام هاشمی به مقام معظم رهبری که در آن تهدید به بروز آشوب بعد از انتخابات 88 شده بود و همچنین حمایت از فتنه گران در نماز جمعه روز قدس سال 88 می‌نویسد: «88 به بعد خصوصا با اون نامه به قول اصول گراها بدون سلام و وسلام خیلی بهم نزدیک تر شدیم و در نماز جمعه معروف حامی همدیگه شدیم و از اون زمان روزهای خوبی رو کنار هم شروع کردیم. دیدارهای متعدد هاشمی با خانواده زندانیان سیاسی، جوانان اصلاح طلب. بچه های حزبی، قشرهای مختلف مردم ما را بهم نزدیک تر کرد. حرف های متفاوتی زد. هاشمی تغییر کرد.»

 

برای مشاهده تصویر در اندازه بزرگتر کلیک کنید

 

 

 

این نان به نرخ روز خوردن‌ها و رنگ عوض کردن‌های آفتاب‌پرستانه در تاریخ نمونه های بسیاری دارد در صبح روز کودتای آمریکایی در 28 مرداد عده ای از نان به نرخ روز خورها در مخالفت با شاه معدوم شعار می‌دادند «یا مرگ یا مصدق» و بعد از دریافت دلارهای ارسال شده از آمریکا با 180 درجه تغییر و رنگ عوض کردن شعارشان در حمایت از شاه خائن به مرگ بر مصدق تبدیل شد


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/11:: 10:27 عصر     |     () نظر