هرکس به شخصی مسأله ای بیاموزد، مالکش می گردد . گفته شد : آیا وی را خرید و فروش هم می کند؟ فرمود : نه، بلکه امر و نهیش می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
دموکراسی
 
دکترتقلبی کاندیدای ریاست جمهوری شد!+اسناد

به گزارش مانیتورینگ شبکه اطلاع رسانی کوتاه نیوز؛ حسن روحانی کاندیدای مورد حمایت هاشمی و اصلاح طلبان در بیوگرافی رسمی خود اعلام کرده است که مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را در رشته حقوق از دانشگاه گلاسگو در اسکاتلند دریافت کرده است.

عکس از صفحه مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام

 سایت ایران الکشن واچ (دیده‌بان انتخابات ایران)، با مراجعه به سایت رسمی این دانشگاه و همچنین سرویس پایان‌نامه‌های آن، نام کنونی "حسن روحانی" و پیش از انقلاب وی "حسن فریدون" را با تمامی املاهای انگلیسی ممکن جستجو کرده است؛ همچنین به کاتالوگ عمومی کتابخانه بریتانیا مراجعه کرده است. اما به هیچ نشانه‌ای از وی دست نیافته است. دیده بان انتخابات ایران اذعان می‌ کند که در انتها از دانشگاه گلاسگو استعلام کرده و سخنگوی این دانشگاه در پاسخ اعلام کرده است که {هیچ سابقه‌ای از هیچ کس با این نام} تا به حال در این دانشگاه وجود نداشته است ؛ لینک پایگاههای مورد تحقیق این سایت در متن اصلی خبر که در اواخر ژانویه 2013 منتشر شد موجود است.

بد نیست شیخ دیپلمات در خصوص ابهام موجود در مدرک خود توضیح دهد.چند سال قبل هم دانشگاه آکسفورد، اعطای مدرک دکتری به یکی از وزاری دولت را تکذیب کرد که سر و صدای زیادی به همراه داشت.

سایت ایران الکشن واچ (دیده بان انتخابات ایران) مدرک دکتری حسن روحانی را بررسی کرد

سایت رسمی  دانشگاه گالاسگو و همچنین سرویس پایان‌نامه‌ها مورد بررسی قرار گرفت

در قسمت بایگانی سایت جستجوی نام (hasan rowhani) حسن روحانی بی نتیجه است

شایان ذکر است دانشگاه گلاسگو ( University of Glasgow)‏ در سال 1451 میلادی در شهر گلاسگو در اسکاتلند تاسیس شده و یکی از دانشگاه‌های باستانی بریتانیا و چهارمین دانشگاه قدیمی انگلیسی‌زبان دنیا است. بیش از 23?000 نفر دانشجو از بیش از 100 کشور در مقاطع گوناگون از کارشناسی تا دکترا در این دانشگاه به تحصیل و پژوهش مشغولند.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/8:: 10:24 عصر     |     () نظر
 
حضور فعال نوریزاده در نشست استکهلم و اعتراض ضد انقلابها + عکس
جریان ضد انقلاب تاکنون نشست‌های مختلفی در این زمینه برگزار کرده که نمونه آن نشست پراک، اولاف پالمه و.... است که در جریان ضد انقلاب به تور خانوادگی شهرت یافته است. یکی از موضوعاتی که در این نشست مورد تمسخر دیگر عناصر ضد انقلاب قرار گرفته حضور علیرضا نوری‌زاده در آن است

چندی پیش در استکهلم سوئد نشستی با عنوان اتحاد برای دموکراسی در ایران و با حضور عناصر ضد انقلاب برگزار شد که می‌خواستند در راستای ضربه زدن به انقلاب تلاش کنند.

این نشست در تلاش بود تا به نوعی به انتخابات ضربه وارد کرده و به قول خود اعضا برای مردم ایران فعالیت کنند. محسن سازگارا یکی از عناصر ضد انقلاب در نشست استکهلم که به نوعی رقابت علنی خود را با نشست شورای ملی ربع پهلوی آغاز کرده، گفته است:اعلام فراخوان در ایران دیگر کارساز نخواهد بود، چون ایران از آن بهره برداری خواهد کرد و یک 9 دی دیگر ثبت خواهد شد.

جریان ضد انقلاب تاکنون نشست‌های مختلفی در این زمینه برگزار کرده که نمونه آن نشست پراک، اولاف پالمه و.... است که در جریان ضد انقلاب به تور خانوادگی شهرت یافته است.

سوئد ؛ استکهلم نشست ضد انقلاب 5 خرداد 1392

 

یکی از موضوعاتی که در این نشست مورد تمسخر دیگر عناصر ضد انقلاب قرار گرفته حضور علیرضا نوری‌زاده در آن است که در حالی که نشست رسمیت داشته و سخنرانان در حال سخنرانی هستند، وی در خواب به سر می‌برد.

این موضوع به شدت موجب اعتراض جریان ضد انقلاب شده به گونه‌ای که در فیس بوک‌ها و شبکه‌های اجتماعی به تمسخر نوری‌زاده پرداخته‌اند و برگزاری این جلسات را کاری ابتر و بیهوده در برابر اراده ملت بزرگ ایران دانسته‌اند


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/8:: 9:4 عصر     |     () نظر
 
ما شکستخوردگان چرا باید به هاشمی دخیل ببندیم

کیهان نوشت: «ما شکست خورده‌ایم. این واقعیتی است که بسیاری از ما هنوز به دلایل متفاوت باور نداریم.»
پایگاه اینترنتی روز آن‌لاین وابسته به طیفی از اپوزیسیون مقیم پاریس مطلب فوق را درباره ناکامی سناریوی اپوزیسیون در انتخابات منتشر کرد و افزود: آنان که این شکست را قبول ندارند جز احساسات حرفی برای گفتن ندارند. ما شکست خورده‌ایم و باور این شکست اولین اتفاق مهم است که چشمان خسته‌مان را باز می کند.

این سایت اینترنتی در عین حال در توجیه علت حمایت از هاشمی نوشت: تنها گزینه قابل بحث که سبب فضای کنونی در تحریم یا عدم تحریم انتخابات ریاست جمهوری شد، حضور هاشمی رفسنجانی بود، با تمام سابقه گذشته‌اش تا خرداد ماه 88 و تا امروز. هاشمی‌ای که هیچ کدام از ما که نماز جمعه بیست و ششم تیر ماه و آن روز که اصلی‌ترین تریبون نظام را که با فشار بر هاشمی مصادره کردیم، از خاطر نبرده‌ایم. هاشمی که می‌توان او را تنها سیاست‌مدار غیر ایدئولوژیک در نظام جمهوری اسلامی دانست. فردی که سیاست را براساس منفعت سیاسی می‌سنجد. هاشمی‌ای که با تمام نقاط تاریک سیاست‌ورزی و تمام لحظات تلخ گذشته‌‌اش، امروز بر مسند تنها اپوزیسیون جدی در چارچوب نظام نشسته است. براساس همان سیاست منفعت‌سنج هاشمی، امروز منافع شخصی و سیاسی‌اش با برخی از منافع حداقلی ما در این شرایط خفقان از بد یا خوب حادثه یکی‌ست.
نویسنده تصریح می‌کند: قرار نیست به هاشمی اعتماد کنیم، قرار نیست او رهبر حرکتی‌مان شود، تقدس‌زدایی‌اش کنیم، سیاه و سفید نگاهش کنیم، قرار نیست با او همراه شویم، قسم خورده‌اش شویم یا سینه‌چاکش، قرار نیست فراموش کنیم و ببخشیم.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/8:: 7:34 عصر     |     () نظر
 
اثر پارازیت ها بر سلامت مردم؛ ادعایی از درد رد صلاحیت در شوراها

معصومه ابتکار(عضو فعلی شورای شهر تهران) که در مطرح نمودن مباحثی نظیر وجود پارازیت و اثرگذاری آن بر سلامت ید طولایی دارد، اخیراً و پس از ردصلاحیتش در دورة چهارم انتخابات شوراها، که به دلیل عدم التزام به دین مبین اسلام و عضویت در برخی گروه­ها و احزاب نامأنوس با نظام اتفاق افتاد، در اقدامی مضحک دوباره حرف­های قبلی خود را با عنوان «سر منشاء بسیاری از عوارض و بیماری‌های بدن می‌تواند پارازیت ها باشد»، منتشر نموده است.

ebtekar اثر پارازیت ها بر سلامت مردم؛ ادعایی از درد رد صلاحیت در شوراها


در این مطلب که توسط رسانه­های معاند(فعالان فتنه) منتشر شده، برخلاف نظر وزارت بهداشت و درمان به عنوان مرجع ذیصلاح و دارای مرجعیت علمی که عدم وجود پارازیت و نیز اثرگذار نبودن امواج رادیویی را بر بدن تأیید می­کند، ایشان با بیان اینکه «امروزه وقتی شاهد افزایش بیماری‌های مختلف با منشاء ناشناخته هستیم، به طور قطع و یقین می‌توانیم بگوئیم تشعشع می‌تواند موجب اختلال در سیستم ایمنی بدن شود و این موضوع قطعی است»، بار دیگر در مسیری که مدتی قبل توسط رسانه­های غربی در سال 88 و همزمان با فتنه 88 ایجاد شد، پای نهاد.


همچنین قابل توجه است که بر اساس نظر پژوهشگران دانشگاه­های شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر و صنعتی اصفهان هرگونه تأثیر پرتوهای رادیوجمرها بر سلامت رد شد. دکتر اکبری(رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) عنوان کرد: صرف نظر از اغراض سیاسی در هر محفلی که وارد می­شوی جملة پارازیت بر سلامت مردم اثر سوء می­گذارد را بسیار می­شنویم ولی هیچ یک از اینها بر پایة یک طرح تحقیقاتی و علمی نبوده است.


ابتکار که پس از اعلام نظر هیئت اجرایی انتخابات شوراهای اسلامی مبنی بر عدم التزام او به اسلام، در مصاحبه­ای با هدف پوشش دادن بر موضوع علت رد صلاحیتش، اینطور گفته بود که «پارازیت و آلودگی هوا دلیل رد صلاحیتم بوده».


معصومه ابتکار که در دورة اصلاحات به عنوان رئیس سازمان محیط زیست مشغول بود، در پروندة اجرائی خود دارای نقاط ابهام بسیاری است که به عنوان نمونه می­توان به نابخردی در مدیریت خشکی دریاچة ارومیه که از سال 78 و در زمان تصدی پست سازمانی وی آغاز شد، اشاره نمود.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/7:: 8:8 عصر     |     () نظر
 
یادمان نرود...

برای تحلیل آرایش انتخاباتی در حال حاضر فرض بر این است که این نکته را در نظر بگیریم که بزرگ‌ترین پروژه دشمن خارجی برای مرحله ما‌قبل انتخابات ایران خنثی شده است.

این نکته‌ای است که بحث درباره آن مغفول مانده است. به یاد بیاوریم که طرف خارجی یک‌ماه پیش زمانی که هنوز معلوم نبود چه کسانی ثبت‌نام خواهند کرد و به طریق اولی نمی‌دانستیم صلاحیت چه کسانی احراز می‌شود یا نمی‌شود، چگونه شرایط را تحلیل می‌کرد؟ آن روز در محیط فتنه و ضدانقلاب این تئوری رواج داشت که وقتی هاشمی رفسنجانی وارد صحنه شد زد و خوردی بزرگ میان وی و نظام و همچنین میان او و احمدی‌نژاد رخ خواهد داد، احمدی‌نژاد سعی می‌کند علاوه بر هاشمی با کاندیداهای اصولگرایان هم وارد منازعه شود و در این منازعات اسرار نظام افشا شده و اعتبار ساختار و نهادهای نظام به چالش کشیده خواهد شد و در نهایت در حالی که احمدی‌نژاد اعتباری برای نظام باقی نگذاشته، هاشمی یا هر کسی که کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان باشد، نان این دعوای بزرگ را خواهد خورد و علاوه بر اینکه موفق می‌شود مردم را به صحنه بکشاند و دوباره فرآیند انتخابات را در کشور کارناوالیزه کند، در شرایطی اداره کشور را به دست خواهد گرفت که اعتبار اصولگرایی و خط مقاومت به طور کامل از بین رفته و گفتمان سازش، اجتماعی شده است.

در این تحلیل، چند نکته اساسی است:
اول اینکه خارجی‌ها باور داشتند – و به منابع و مرتبطان‌شان می‌گفتند- بخش بزرگی از بار پیروزی هاشمی رفسنجانی را احمدی‌نژاد به دوش خواهد کشید.

دوم، این امر مفروض گرفته می‌شد که مردم در ایران آماده شورش علیه وضع موجود هستند و مشکل فقط این است که باید به اندازه کافی تحریک شوند که آن هم با زمین گذاشتن کار از سوی احمدی‌نژاد، تشدید پی‌در‌پی تحریم‌ها در شب انتخابات، فعال‌تر شدن اتاق عملیات روانی رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی و در نهایت نقد رادیکال وضع موجود از سوی هاشمی، رخ خواهد داد.

سوم، تیم احمدی‌نژاد فکرش را هم نمی‌کرد هاشمی رد‌صلاحیت شود. در واقع شاید بیش از همه احمدی‌نژاد و فرقه انحراف است که از این موضوع ناراحت و بلکه خشمگین شده است. اساس بازی احمدی‌نژاد در مرحله پس از ردصلاحیت‌ها بر این استوار شده بود که کل نظام را در سبد هاشمی بنشاند و از پرتگاه پایین بیندازد. اکنون اما آنچه رخ داده این است که احمدی‌نژاد با وضعی مواجه شده که آن را پیش‌بینی نکرده بود و لذا برای آن برنامه هم نداشت. این برنامه‌ریزی به‌طور کامل شکست خورده است. مشایی رد‌صلاحیت شد اما همزمان با هاشمی و نه به‌‌گونه‌ای که احمدی‌نژاد بتواند نظام را متهم به بی‌عدالتی کند.

واکنش مردم به رد‌صلاحیت همزمان هاشمی و مشایی نشان داد همه آن تحلیل‌هایی که می‌گفت با رد همزمان کاندیدای فتنه و انحراف، فضا امنیتی خواهد شد، اشتباه بوده است. واکنشی که جامعه ایرانی به این مساله نشان داد ترکیبی بود از بی‌اعتنایی و رضایت تلویحی. اولا مردم به هیچ وجه حس نکردند این اقدام، بر ضد منافع آنها بوده است، بنابراین دلیلی نداشت به آن واکنش منفی نشان دهند. از طرف دیگر اکنون مهم‌ترین مساله مردم این است که چه چیزی مشکل آنها را حل می‌کند. جامعه به هیچ وجه علاقه‌ای به ایجاد مشکل جدید برای خود ندارد. اکنون جمع‌بندی جامعه به هیچ‌وجه این نیست که ایجاد ناآرامی حتی اندکی به حل مشکلاتش کمک می‌کند. برعکس، تخمین‌ها نشان می‌دهد یکی از درس‌هایی که مردم ایران از فتنه 88 آموخته‌اند این است که تا جایی که به زندگی روزمره آنها مربوط می‌شود، بدترین کار ناآرام کردن فضاست. نوع واکنشی که مردم ایران به ردصلاحیت همزمان مشایی و هاشمی نشان دادند شاخصی بود از اولویت‌هایی که اکنون مردم ایران برای خود تعیین کرده‌اند. از همه اینها مهم‌تر، جامعه ایرانی این درک را دارد که هاشمی یا مشایی و احمدی‌نژاد ارزش آن را ندارند که برای آنها هزینه‌ای پرداخته شود. اینها هرگز کاری نکرده‌اند که جامعه متقاعد شود باید در راه آنها فداکاری کرد. فداکاری فقط در راه هدفی مقدس یا نفعی چنان بزرگ انجام می‌شود که به هزینه‌اش بیارزد. چنین چیزی درباره این دو نفر مصداق ندارد.به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی، هاشمی نماینده گروهی در جامعه ایران است که نفع اقتصادی خود را مهم‌تر از هر چیز دیگر می‌داند و لذا وارد بازی‌های رادیکال بویژه اگر ضمانتی برای موفقیت آن نباشد یا یک نفر قیمتش را پیش پیش نپرداخته باشد، نمی‌شود. مشایی هم اساسا نماینده هیچ گروهی از جامعه نیست بلکه نماینده یک توهم است که وقتی پای عملیات سیاسی واقعی در کار باشد کاری از آن بر نمی‌آید.


نوشته شده توسط مهدی دانش 92/3/7:: 7:52 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13      >